جدول جو
جدول جو

معنی بندیل

بندیل((بَ))
وسیله و بار سفر، واحد شمارش ورق فلزی
تصویری از بندیل
تصویر بندیل
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با بندیل

بندول

بندول
ریسمانی که بدریچه دول آسیا اتصال دارد و چون آن را بکشند غله از دول در میان دو سنگ آسیا داخل گردد
فرهنگ لغت هوشیار

قندیل

قندیل
مشعلی که از سقف آویزان می کنند، چراغ آویز
قندیل چرخ: کنایه از خورشید و ماه
قندیل
فرهنگ فارسی عمید

مندیل

مندیل
مندیل در فارسی: دستمال دستار چه شکوب دستمال، دستار عمامه: (آمد و بنشست با مندیل زفت تیره رنگ و گنده همچون خیک نفت) (بهار 218: 2)، جمع منادیل
مندیل
فرهنگ لغت هوشیار