معنی بند شدن - فرهنگ فارسی معین
معنی بند شدن
- بند شدن((بَ شُ دَ))
- چسبیدن، محکم شدن
تصویر بند شدن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با بند شدن
بندی شدن
- بندی شدن
- اسیر شدن گرفتار شدن، زندانی شدن، مزمن شدن تب بحیثیتی که اصلا قطع نشود
فرهنگ لغت هوشیار
بلند شدن
- بلند شدن
- افراخته شدن (بنا و جز آن) بر افراشتن، تعالی ترقی، برخاستن (از جای از خواب)، دراز شدن (شب و روز)، بر پا شدن: (فتنه ای بلند شد)
فرهنگ لغت هوشیار