جدول جو
جدول جو

معنی بلدرچین

بلدرچین((بَ یا بِ دَ))
بدبدک، سلوی، کرک
تصویری از بلدرچین
تصویر بلدرچین
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با بلدرچین

بلدرچین

بلدرچین
پرنده ایست وحشی و حلال گوشت که در بوته های گندم لانه دارد
بلدرچین
فرهنگ لغت هوشیار

بلدرچین

بلدرچین
پرنده ای با بال های کوتاه منقار کوچک و صدای بلند، سَمان، سَمانِه، کَرَک، کَراک، سَلویٰ، بَدبَدِه، وَرتیج، وُشم
بلدرچین
فرهنگ فارسی عمید

بلدرچین

بلدرچین
پرنده ایست وحشی و حلال گوشت. اغبس. بدبده. بودنه. سلوی. سمانات. سمانه. سمانی. قتیل الرعد. کرک. ورتاج. ورتیج. ولج. ولچ. و رجوع به کَرک در ردیف خود شود
لغت نامه دهخدا

بلدرچین

بلدرچین
تعبیر خواب بلدرچین 1ـ دیدن بلدرچین در خواب، علامت سعادت خوشبختی است. 2ـ دیدن بلدرچین مرده در خواب، علامت روبرو شدن با بدبختی بزرگی است. 3ـ اگر خواب ببینید بلدرچین شکار میکنید، علامت آن است که به بهترین دوستان خود حسادت می ورزید. 4ـ خوردن گوشت بلدرچین در خواب، نشانه آن است که بیش از حد ولخرجی خواهید کرد -
فرهنگ جامع تعبیر خواب

بیلدرچین

بیلدرچین
بلدرچین. فارسی آن کرک است و آن را سَلْوی ̍ نیز گویند. رجوع به کرک و سلوی و سمان و سمانه و سمانی شود
لغت نامه دهخدا

بلندپرچین

بلندپرچین
دهی از دهستان انگوران بخش ماه نشان شهرستان زنجان. سکنۀ آن 506 تن. آب آن از چشمه سار و محصول آن غلات و انگور و قیسی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا

بلندرین

بلندرین
مخفف بلندترین. (آنندراج) (از ناظم الاطباء). رجوع به بلند و بلندترین در ترکیبات بلند شود
لغت نامه دهخدا

گلدرچمن

گلدرچمن
نامی از نامهای زنان سیاه. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا