جدول جو
جدول جو

معنی بگماز کردن

بگماز کردن((~. کَ دَ))
مجلس شراب داشتن، مهمانی دادن
تصویری از بگماز کردن
تصویر بگماز کردن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با بگماز کردن

بگماز کردن

بگماز کردن
مجلس شراب داشتن. (از برهان). مجلس شراب داشتن و مهمانی نمودن. (ناظم الاطباء). بزم شراب داشتن. (از رشیدی). کنایه از مجلس شراب داشتن. (جهانگیری) (انجمن آرا). ضیافت دادن. مهمانی کردن. می گساردن:
یکی بزم سام آنگهی ساز کرد
سه روز اندران بزم بگماز کرد.
فردوسی (از جهانگیری)
لغت نامه دهخدا

بکماز کردن

بکماز کردن
مجلس شراب داشتن. (برهان). می گساردن. و رجوع به بگماز کردن شود
لغت نامه دهخدا