جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با بکسور

باسور

باسور
پارسی تازی شده بازور (پالایش زبان فارسی) از بیماری ها
باسور
فرهنگ لغت هوشیار

بوکسور

بوکسور
مشت زن، آنکه ورزش بوکس می کند، بوکسور، آنکه با مشت می زند، زورآزما
بوکسور
فرهنگ فارسی عمید

مکسور

مکسور
کلمه ای که دارای حرکت کسره باشد، کسره داده شده، شکسته شده
مکسور
فرهنگ فارسی عمید

باسور

باسور
نوعی از بیماری مقعد و بینی، جمع بواسیر (مفرد کم استعمال است)
باسور
فرهنگ فارسی معین

بوکسور

بوکسور
ورزشکاری که با استفاده از مشت به مبارزه با ورزشکار دیگر بپردازد، مشت زن
بوکسور
فرهنگ فارسی معین