جدول جو
جدول جو

معنی بک هند

بک هند((بَ هَ))
ضربه ای که به توپ با پشت راکت در بازی هایی چون تنیس و تنیس روی میز زده می شود
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با بک هند

یک چند

یک چند
مقدار و زمانی اندک و نامعلوم، چندی، مدتی، روزگاری، برای مِثال سلیمی که یک چند نالان نخفت / خداوند را شکر صحت نگفت (سعدی۱ - ۱۷۴)
یک چند
فرهنگ فارسی عمید

یک چند

یک چند
مقدار یا زمان نامعلوم، مدتی روزگاری: یک چندباقبال توای شاه جوانبخت گرد ستم از چهره ایام ستردم. (برهانی)
فرهنگ لغت هوشیار

یک بند

یک بند
متوالیاً، مدام، دایم پشت سرهم یک نفس بدون درنگ: پشت دستگاه دودکش می نشست و یک بند ناله کسالت آور و غم افزای آنرا بگوش همسایگان می رساند
فرهنگ لغت هوشیار

تک بند

تک بند
کمربندی که از پشم یا ابریشم ببافند و در یک سر آن تکمه یا مهره و در سر دیگرش حلقه بدوزند و هنگامی که بخواهند به کمر ببندند مهره را در حلقه بیندازند، برای مِثال سنگ تک بند قلندر کشتی تجرید را / از پی تسکین به بحر بینوایی لنگر است (جامی- مجمع الفرس - تک بند)
فرهنگ فارسی عمید