تره و سبزه بهار که از تخم روید نه از بیخ. یکی آن بقله. ج، بقول. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج). تره. (صراح) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی) (نصاب). تره. ج، بقول. (مهذب الاسماء). تره که پخته نانخورش سازند. (غیاث اللغات). تره و سبزه ای که از تخم روید نه از بیخ. جمع لفظ مذکور بقول و جمعالجمع بقولات است. (فرهنگ نظام)
ظاهر شدن. (از اقرب الموارد) (از متن اللغه) ، ریش و دندان شتر برآمدن. (تاج المصادر بیهقی). ریش بیرون آمدن، و منه الباقل. (زوزنی) ، سبزه و با نبات شدن زمین. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به بقل شود