جدول جو
جدول جو

معنی بسیار

بسیار((بِ))
زیاد، متعدد، فراوان، دارای کمیت بزرگ نامعلوم
تصویری از بسیار
تصویر بسیار
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با بسیار

بسیار

بسیار
زیاد، فراوان، به طور فراوان، اُوِرت، بِه غایَت، بی اَندازِه، جَزیل، خِیلی، دَرغیش، عَدیدِه، غَزیر، مُتَوافِر، مُعتَدٌ بِه، مُفرِط، مُوَفَّر، مَوفور، وافِر، کَثیر
بسیار
فرهنگ فارسی عمید