بسطه. فراخی و گشادگی. (غیاث) (آنندراج). فزونی. (ترجمان عادل بن علی ص 26). فراخی و افزونی. (مهذب الاسماء). فراخا. گشادی، گاورس. (حاشیۀ فرهنگ اسدی خطی نخجوانی) ، خمیازه. (برهان) (ناظم الاطباء) (انجمن آرا) (آنندراج). دهان دره. دهن دره. خمیازه، مرادف باسک. (رشیدی). و رجوع به شعوری ج 1 ورق 216 شود
بهار هندوستان که از تحویل آفتاب به برج دلو شروع میشود و هندوها و بعضی از مسلمانان شمال هند در آن روز عید میگیرند. توضیح این کلمه در زبان فارسی نیست. بعضی از شعرای فارسی که بهند رفته اند در اشعار خود آنرا بکار برده اند