جدول جو
جدول جو

معنی بسط دادن

بسط دادن((بَ دَ))
توسعه دادن، به تفصیل گفتن
تصویری از بسط دادن
تصویر بسط دادن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با بسط دادن

بسط دادن

بسط دادن
فراخیدن گستراندن باز نمودن گشادن گشاد دادن توسعه دادن، بتفصیل گفتن بشرح باز نمودن
فرهنگ لغت هوشیار

بسط دادن

بسط دادن
گشاد دادن. (آنندراج). شرح دادن. منبسط کردن. توسعه دادن. (فرهنگ فارسی معین). به تفصیل گفتن. به شرح بازنمودن. (فرهنگ فارسی معین) : و مناقب خاندان مبارک شهنشاهی را شرحی و بسطی داده شده. (کلیله و دمنه).
در شرح فراق تو سخن را چه دهم بسط
شرط ادب آنست که این نامه کنم طی.
جمال الدین سلمان (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

بسار دادن

بسار دادن
شخم کردن بیل زدن هموار کردن زمین شخم کرده بساردن
بسار دادن
فرهنگ لغت هوشیار

بله دادن

بله دادن
قبول کردن دختر صیغه نکاح را، بله گرفتن ازدختر در صیغه عقد
بله دادن
فرهنگ لغت هوشیار