جدول جو
جدول جو

معنی بسط

بسط((بَ))
گستردن، پهن کردن، باز کردن، شرح دادن، انتشار، فراخی، وسعت، آسوده شدن، آرامش خاطر، آرامش خاطری که سالک و عارف را دست دهد، مقابل قبض
تصویری از بسط
تصویر بسط
فرهنگ فارسی معین