جدول جو
جدول جو

معنی بساطی

بساطی((بِ))
خرده فروش، خرازی فروش، کنایه از تریاکی و اهل عیش و نوش
تصویری از بساطی
تصویر بساطی
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با بساطی

بساطی

بساطی
قاضی القضاه شمس الدین محمد بن احمد بن عثمان شیخ الاسلام متولد 756 هجری قمری در فنون مختلف استاد شد و به شیخونیه و فراس تدریس کرد و عهده دار قضای مالکیه شد وکتبی تصنیف کرد و در رمضان 842 هجری قمری درگذشت. (ازکتاب حسن المحاضره فی اخبار مصر و القاهره ص 213)
لغت نامه دهخدا

بسایط

بسایط
جمع بسیط بسیطه. چیزهای مفرد بدون ترکیب: (قدما عناصر اربعه را از بسایط بشمار میاوردند)، ادویه مفرده گیاهان طبی
بسایط
فرهنگ لغت هوشیار

بساطت

بساطت
بسیط بودن، ساده و بی تکلف بودن، گشوده زبانی، شیرین زبانی، لطیفه گویی
بساطت
فرهنگ فارسی عمید