جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با بژکم

بژکم

بژکم
بژگم. بازداشتن. منع کردن. (برهان) (آنندراج) (انجمن آرای ناصری). منع و بازداشت.
لغت نامه دهخدا

بشکم

بشکم
ایوان، صفه، برای مِثال از شبستان به بشکم آمد شاه / گشت بشکم ز دلبران چون ماه (رودکی - ۵۴۶)، بارگاه، خانۀ تابستانی
بشکم
فرهنگ فارسی عمید

بجکم

بجکم
ایوان، بارگاه، خانه تابستانی که از همه طرف در و پنجره داشته باشد، بچکم، پچکم، بشکم، بیکم
بجکم
فرهنگ فارسی معین

بشکم

بشکم
ایوان، صفه، خانه تابستانی که اطراف آن پنجره و بادگیر داشته باشد
بشکم
فرهنگ فارسی معین