بزه کار بزه کار لقب یزدجرد. (آنندراج). پدر بهرام گور را که یزدگرد نام داشت به سبب سوء اعمال بزه کار و بزه گر نام نهادند. (انجمن آرا) لغت نامه دهخدا
برزه کار برزه کار برزیگر. برزگر. زراعت کننده. (برهان) (آنندراج) ، برزن. (دهار). صحرا و کوی و محله. (برهان). رجوع به برزن شود لغت نامه دهخدا
بزه گار بزه گار بزه کار. گناه کار. خطاکار: و اگر دختر آید باری بزه گار نشود. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 31). اما ترسیدم که بدخویان ترا صورتی نمایند و در حق فرزند خویش بزه گار شوی. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 99). رجوع به بزه کار شود لغت نامه دهخدا