معنی بریدن راه - فرهنگ فارسی معین
معنی بریدن راه
- بریدن راه((بُ دَ نِ))
- راهزنی، دزدی، قطع طریق
تصویر بریدن راه
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با بریدن راه
چریدن گاه
- چریدن گاه
- چَراگاه، جای چریدن حیوانات علف خوار، عَلَفزار، مَرتَع، چَرازار، سَبزِه زار، چَرام، مَسارِح، چَراجای، چَرامین، چَراخوٰار، چَراخور
فرهنگ فارسی عمید
بریدنگاه
- بریدنگاه
- محل بریدن. جای بریدن. مَقطَع. محل تقاطع. (دانشنامۀ علائی ص 39) : مُشدَّخ، بریدنگاه از گردن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا