مُرَکَّب اَز: ب + روز، در روز. (ناظم الاطباء)، روزهنگام. - بروز آوردن، شب را صبح کردن. از شب برآمدن. - روزبروز، از روزی به روزی. هرروزه. (ناظم الاطباء)، و رجوع به روز شود، ثابت شدن و اقامت کردن. (ازمنتهی الارب) (از تاج المصادر بیهقی)، ثابت شدن در مکانی. (از اقرب الموارد) ، کوشش کردن، پی هم باریدن آسمان. (از منتهی الارب)