جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با برم

برم

برم
حفظ، حافظه
برغ، چشمه، برای مِثال چون تن خود به برم پاک بشست / از مسامش تمام، لؤلؤ رُست (شهیدبلخی - شاعران بی دیوان - ۲۸)، تالاب، گودالی که در آن آب جمع شده
برم
فرهنگ فارسی عمید

برم

برم
چوب بندی که شاخه های تاک یا بیارۀ کدو، ومانندِ آن را روی آن می اندازند، چوب بست، داربست
برم
فرهنگ فارسی عمید

برم

برم
چوبی که پارچه ای ملون بر بالای آن بندند و در میدان نصب کنند برای آگاه کردن مردم از کشتی پهلوانان، چوب بندی را گویند که تاک انگور و بیاره کدو و خیار و غیره را بالای آن گذارند، داربست
فرهنگ فارسی معین

برم

برم
عنصری غیر فلزی، فرّار، مایع، سنگین و به رنگ سرخ که در داروسازی، رنگ سازی و ساخت مواد شیمیایی عکاسی به کار می رود
برم
فرهنگ فارسی عمید

برم

برم
مایعی است قهوه ای رنگ و سنگین، وزن مخصوص آن 3 و بسیار فرّار است. در 63 درجه بجوش می آید و در 7 درجه یخ میزند. در آب حل میشود و محلول سرخ رنگی بنام آب برم میدهد. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا

برم

برم
نردبانی از یک شاخۀ درخت کرده برای بر شدن به درختهای مرکبات و چیدن میوه، و آن در مازندران متداول است. (از یادداشت دهخدا)
لغت نامه دهخدا

برم

برم
دهی است از دهستان حومه بخش حومه شهرستان دامغان. سکنۀ آن 1500 تن. آب آن از قنات و چشمۀ علی و محصول آن غلات، پسته، پنبه، انگور و حبوب است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا