جدول جو
جدول جو

معنی برگچه

برگچه((بَ چِ))
تقسیمات کوچکتر یک پهنه برگ، برگک، برگ کوچک
تصویری از برگچه
تصویر برگچه
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با برگچه

برگچه

برگچه
مصغر برگ. تقسیمات کوچکتر یک پهنۀ برگ را گویندکه ظاهراً نمای یک برگ اصلی را دارد، ولی با نداشتن زایدۀ انتهائی دمبرگ متمایز است. برگ کوچک. برگک.
لغت نامه دهخدا

برمچه

برمچه
دهی است از دهستان حومه بخش خمام شهرستان رشت. سکنۀ آن 1094 تن. آب آن از خمام رود از منشعبات سفیدرود و محصول آن برنج، ابریشم، توتون سیگار، صیفی و لبنیات است. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا

برگله

برگله
دهی است از دهستان جاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. سکنۀ آن 215 تن و آب آن از چاه و قنات و محصول آن غلات و لبنیات است. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

برگسه

برگسه
پوشیده و پنهان و نهفته. (از برهان) (ناظم الاطباء). برگشه:
دی بسی کس ز شاه مدرسه خواست
ظاهر است این نهان و برگسه نیست.
سوزنی
لغت نامه دهخدا

بریچه

بریچه
دهی است از دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز. سکنۀ آن 400 تن. آب آن از رود خانه کارون و محصول آن غلات و صیفی و سبزی است. ساکنان این ده از طایفۀ معاوی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا