معنی برگ زدن
برگ زدن
((بَ. زَ دَ))
حقه زدن (در بازی ورق)
تصویر برگ زدن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با برگ زدن
برگ زدن
برگ زدن
افزودن ورقی به قصد نیرنگ و خدعه بر اوراق بازی.
لغت نامه دهخدا
برگ زدن
برگ زدن
حقه زدن، فریب دادن، نیرنگ بکار بستن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
ارگ زدن
ارگ زدن
نواختن ارگ اجرا کردن یک آهنگ بر روی دستگاه ارگ
فرهنگ لغت هوشیار
برق زدن
برق زدن
نمودار شدن برق در هوا، جهیدن برق
فرهنگ لغت هوشیار
برق زدن
برق زدن
Electrify, Zap
دیکشنری فارسی به انگلیسی
برش زدن
برش زدن
Clip
دیکشنری فارسی به انگلیسی
برق زدن
برق زدن
электрифицировать , ударить электрическим током
دیکشنری فارسی به روسی
برش زدن
برش زدن
обрезать
دیکشنری فارسی به روسی
برق زدن
برق زدن
elektrifizieren, elektrisieren
دیکشنری فارسی به آلمانی