معنی برکت - فرهنگ فارسی معین
معنی برکت
- برکت((بَ رَ کَ))
- نمو کردن وافزودن، افزایش، یمن، خجستگی، نیکبختی، جمع برکات
تصویر برکت
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با برکت
برکت
- برکت
- فراوانی، افزونی، بسیاری، خجسته بودن، مبارکی مثلاً به برکت زحمات شما کارمان زود به اتمام رسید، نعمت ها
فرهنگ فارسی عمید