جدول جو
جدول جو

معنی برف پاک کن

برف پاک کن((بَ کُ))
وسیله ای که روی شیشه اتومبیل قرار گرفته هنگام باریدن باران یا برف آن را به حرکت درآرند تا شیشه را پاک کند
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با برف پاک کن

برف پاک کن

برف پاک کن
شخصی که برف را از روی زمین و بام میروبد، آلتی که برروی شیشه اتومبیل قرار گرفته هنگام باریدن باران یا برف آنرا بلغزش در آرند تا شیشه را پاک کند بنحوی که حاجب ماورا نگردد
فرهنگ لغت هوشیار

برف پاک کن

برف پاک کن
پارو، وسیله ای که با آن برف را از روی بام یا زمین می روبند، کسی که برف را از روی بام یا زمین می روبد، وسیله ای نصب شده بر روی شیشۀ اتومبیل برای پاک کردن و کنار زدن برف و باران
برف پاک کن
فرهنگ فارسی عمید

برف پاک کن

برف پاک کن
شخصی که برف را از روی زمین و پشت بام میروبد. (فرهنگ فارسی معین).
لغت نامه دهخدا