معنی برزه - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با برزه
برزه
برزه
یوم برزه، از روزهای عرب است. (منتهی الارب). موضعی است و یکی از جنگهای عرب در آنجا واقع شده است. و گویند در برزه مالک بن خالد بن فخر بن الثرید که صاحب تاج (یعنی ملک بود) کشته شده است. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
برزه
برزه
دهی است از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاه. سکنۀ آن 300 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
برزه
برزه
قریه ای است به بیهق (سبزوار) و بَرْزَهی منسوب است بدان. (از منتهی الارب) (تاریخ بیهق ص 211)
لغت نامه دهخدا
برزه
برزه
مُرَکَّب اَز: برز بمعنی زراعت + هَ، پسوند نسبت، شاخ درخت. (برهان) (انجمن آرا) (آنندراج) : مکن بیش جهد و مزن آتشی که در برزۀ تر نخواهد گرفت. نزاری.
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.