معنی برداشتن تصویر برداشتن برداشتن ((بَ تَ)) بلند کردن، تحمل کردن، گرفتن، دزدیدن، از میان بردن، فراگرفتنبلند کردن، تحمل کردن، گرفتن، دزدیدن، از میان بردن، فراگرفتن فرهنگ فارسی معین