معنی برآورد کردن - فرهنگ فارسی معین
معنی برآورد کردن
- برآورد کردن((~. وُ کَ دَ))
- تخمین زدن
تصویر برآورد کردن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با برآورد کردن
برخورد کردن
- برخورد کردن
- همدیگر را دیدن، ملاقات کردن، تصادف کردن، کنایه از باشدت وخشونت رفتار کردن
فرهنگ فارسی عمید