جدول جو
جدول جو

معنی براعت استهلال

براعت استهلال((~ِ اِ تِ))
آن است که شاعر یا نویسنده در ابتدای شعر یا نوشته خود، عباراتی را بیآورد که خواننده از همان آغاز دریابد که با چه نوعی از نوشته یا شعری سر و کار دارد
تصویری از براعت استهلال
تصویر براعت استهلال
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با براعت استهلال

براعت استهلال

براعت استهلال
پیش روشنی در نوگری (بدیع) روشی است که گوینده یا سراینده در آغاز گفتار یا چکامه (قصیده) واژه هایی را میظورد که پیشاپیش روشنگر زمینه سخن است آنست که مصنف یا شاعر در ابتدای خطبه کتاب یا مطلع قصیده الفاظ چند ایراد کند که خواننده بمحض خواندن آنها از مقصد و مراد نویسنده و گوینده آگاه گردد
فرهنگ لغت هوشیار

براعت استهلال

براعت استهلال
در ادبیات در فن بدیع آوردن کلمات و عباراتی در دیباچۀ کتاب یا مطلع قصیده که دلالت بر موضوع کتاب یا قصیده می کند و خواننده به محض خواندن آن کلمات متوجه می شود که نویسنده یا شاعر در چه موضوعی بحث می کند
براعت استهلال
فرهنگ فارسی عمید