ور دست ور دست کارگری که بمقام استادی نرسیده اماازمرحله مبتدی بودن نیز گذشته و باید زیر دست استاد کار کند. توضیح بیشتر به کارگر خمیر گیری که زیر دست استاد (خلیفه) کار میکند اطلاق شود ، معاون یاور دستیار فرهنگ لغت هوشیار
بردست بردست مقابل فرودست. بالادست. مقابل زیردست. (یادداشت مؤلف) : بود دستورش آن زمان بردست دادگرپیشۀ مسیح پرست. نظامی. لغت نامه دهخدا