جدول جو
جدول جو

معنی بدست شدن

بدست شدن((بِ دَ. شُ دَ))
بدست آمدن، حاصل شدن
تصویری از بدست شدن
تصویر بدست شدن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با بدست شدن

بسته شدن

بسته شدن
بسته گردیدن بسته گشتن، یا بسته شدن عذر زن. بپایان رسیدن عذر
بسته شدن
فرهنگ لغت هوشیار

برات شدن

برات شدن
بدل کسی برات شدن، بدل وی خطور کردن الهام شدن: بدلم برات شده بود که آن شب واقعه خطرناکی روی میدهد
فرهنگ لغت هوشیار

بدست بودن

بدست بودن
آگاه بودن باخبر بودن هشیار بودن، مواظب بودن مراقب بودن
بدست بودن
فرهنگ لغت هوشیار

راست شدن

راست شدن
راست گردیدن، راست گشتن
برپاخاستن، ایستادن، برخاستن، مقابلِ کج شدن و خم شدن، از کجی درآمدن
حقیقت پیدا کردن، به حقیقت پیوستن، مطابق درآمدن، درست درآمدن
مرتب شدن، سازگار شدن، درست شدن، رو به راه شدن
راست شدن
فرهنگ فارسی عمید