معنی بداخلاق - فرهنگ فارسی معین
معنی بداخلاق
- بداخلاق((~. اَ))
- تندخو، خشمگین، مقابل خوش اخلاق
تصویر بداخلاق
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با بداخلاق
بداخلاق
- بداخلاق
- تندخوی. بدخوی. بدکار:
کآن بداخلاق بیمروت را
سنگ بر سر زدن سزاوار است.
سعدی (صاحبیه)
لغت نامه دهخدا