جدول جو
جدول جو

معنی بد بردار

بد بردار((بَ. بَ))
تحمل کننده بدان، کسی که سعه صدر دارد
تصویری از بد بردار
تصویر بد بردار
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با بد بردار

بد کردار

بد کردار
کسی که کار بد کند بدکار بد کنش بد عمل بد فعل مقابل نیک کردار
بد کردار
فرهنگ لغت هوشیار

بد کرداری

بد کرداری
بد کاری بد کنشی بد عملی بد فعلی بد فعالی مقابل نیک کرداری
بد کرداری
فرهنگ لغت هوشیار

پس بردار

پس بردار
پَسه بردار. خادمه که دامان بلند خاتون را گاه رفتن بدست برداشتی تا بزمین نساید
لغت نامه دهخدا

بی کردار

بی کردار
مُرَکَّب اَز: بی + کردار، که کردار ندارد. بی عمل:
وگر گفتار بی کردار داری
چو زراندود دیناری بدیدار.
ناصرخسرو.
لغت نامه دهخدا

باربردار

باربردار
باربر. (ناظم الاطباء). بارکش. بردارندۀ بار. حمال. رجوع به آنندراج، شعوری و دِمزن شود.
لغت نامه دهخدا