جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با بخته کردن

پخته کردن

پخته کردن
کامل کردن با تمام رساندن، مهیا کردن کسی برای اجرای عملی
پخته کردن
فرهنگ لغت هوشیار

تخته کردن

تخته کردن
پهن کردن، بساط خود را بر چیدن، ساکت ماندن، یا تخته کردن دکان. بند کردن دکان بستن آن تعطیل کردن آن، جمع کردن بساط خود
فرهنگ لغت هوشیار

اخته کردن

اخته کردن
تخم کشیدن، خصی کردن، مدتی در برف یا یخ نهادن گوشت خام تا ترد و نازک شود
اخته کردن
فرهنگ فارسی معین

بخیه کردن

بخیه کردن
بخیه زدن. (یادداشت مؤلف) (فرهنگ فارسی معین).
لغت نامه دهخدا