معنی بچه ننه - فرهنگ فارسی معین
معنی بچه ننه
- بچه ننه((~. نَ نِ))
- کنایه از آدم ترسو، بی کفایت و وابسته به دیگران
تصویر بچه ننه
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با بچه ننه
بچه ناک
- بچه ناک
- بسیاربچه. پربچه. ولود: امرأه مصبیه، زن بچه ناک. (منتهی الارب).
لغت نامه دهخدا
بچه گانه
- بچه گانه
- که بچه را بکار آید. آنچه بچه بدان بازی کند. درخور بچه. بچگانه.
لغت نامه دهخدا
بچه دره
- بچه دره
- دهی از دهستان جرگلان بخش مانۀ شهرستان بجنورد، کوهستانی، گرمسیر. سکنۀ آن 558 تن، شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
بچه ده
- بچه ده
- که بچه دهد. حیوانی که هنوز قابل زاییدن باشد. (ناظم الاطباء). که نتاج آرد. که بر تواند خوردن
لغت نامه دهخدا