جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با بجده

بجده

بجده
حقیقت کار. کنه آن. اندرون. (منتهی الارب) (آنندراج). نیت شخص. سرّ کار. (ناظم الاطباء). باطن چیزی. باطن کار. (از اقرب الموارد). هو عالم ببجده امرک. یعنی او بر باطن کار تو آگاه است. (از اقرب الموارد).
لغت نامه دهخدا

بعده

بعده
بازه، دور اندیشی، دورا، بیگانگی (بازه فاصله)، سرزمین دور
بعده
فرهنگ لغت هوشیار

آجده

آجده
خلانیدن سوزن فرو برده، نوعی دوخت جامه و پای پوش که فاصله فرو بردن سوزنها از بخیه قدری بیشتر باشد
فرهنگ لغت هوشیار