جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با بای دادن

باد دادن

باد دادن
در معرض باد گذاشتن: پس از کوبیدن خرمن را باد میدهند، نیست و نابود کردن از دست دادن تلف کردن از کف دادن امری یا چیزی را بدون اخذ نتیجه
فرهنگ لغت هوشیار

رای دادن

رای دادن
اظهار عقیده کردن، حکم کردن، رای دادن، چاشتن و یچیرنیدن
رای دادن
فرهنگ لغت هوشیار

بازی دادن

بازی دادن
کسی را به کاری یا چیزی سرگرم ساختن، فریب دادن
بازی دادن
فرهنگ فارسی عمید

بار دادن

بار دادن
میوه دادن درخت، بر دادن، گل دادن گیاه، در کشاورزی کود دادن به زمین
اجازۀ حضور دادن، اذن ورود دادن
بار دادن
فرهنگ فارسی عمید