در حال حاضر، درحال، اَکنون، زمان یا لحظه ای که در آن هستیم، این زمان، این هنگام، همین دم، در این وقت، کُنون، اَلآن، فِعلاً، اینَک، اِیمِه، اَلحال، حالا، حالیا، ایدَر، ایدون، عِجالَتاً، فِی الحال، نون، هَمیدون، هَمینَک
مُرَکَّب اَز: ب + ال + فعل، فعلاً. اکنون. کنون. نقداً. در حال حاضر. هم اکنون. الحال. درین زمان. در این وقت. حالا. مقابل بالمآل. درین ساعت. فی الحال. (ناظم الاطباء)، در وقت: بالفعل ادای این مال میسر من نیست.