معنی باعرضه - فرهنگ فارسی معین
معنی باعرضه
- باعرضه((عُ ض ِ))
- دارای عرضه، مقابل بی عرضه
تصویر باعرضه
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با باعرضه
باعرضه
- باعرضه
- از با + عرضه، . کاربر. با جربزه. با کفایت
لغت نامه دهخدا
باعرضه
- باعرضه
- باجربزه، بالیاقت، باهمت، جراتمند، عرضه دار، عرضه مند، لایق
متضاد: بی عرضه، بی کفایت، نالایق
فرهنگ واژه مترادف متضاد
بالعرض
- بالعرض
- به فتاد به تاور (عرض برهان) بعرض بوسیله عرض مقابل. بالذات: (حرکت بالعرض)
فرهنگ لغت هوشیار