معنی باژ باژ ((پیش.)) واژ. باز، بر سر اسماء آید به معنی قلب و عکس و دیگرگونی، باژگونه، باژگون واژ. باز، بر سر اسماء آید به معنی قلب و عکس و دیگرگونی، باژگونه، باژگون تصویر باژ فرهنگ فارسی معین