جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با بازل

بازل

بازل
شتری که دندان نیش برآورده باشد. (منتهی الارب). دندان نیش شتر. (آنندراج) (ناظم الاطباء). اشتر دندان نیش برآورده. و این در سال نهم باشد و بعد از آن دیگر شتر به سنی نامیده نمیشود وفی المثل بازل عام و بازل عامین گویند. شتری که به سال نهم درآید. (منتخب غیاث اللغات) (صبح الاعشی ج 2 ص 34). شتر پیر که دندان پیشین او بالا برآمده باشد. و مذکر و مؤنث در وی یکسان است. (آنندراج). ج، بَوازِل، بُزَّل. بُزل. و بُزُل. (ناظم الاطباء) :
جرس مانندۀ دو ترک زرین
معلق هر دو تا زانوی بازل.
منوچهری.
و سال نهم درآید (بچۀ ناقه) بازل و بازله گویند. (تاریخ قم ص 177). و رجوع به بازله شود.
لغت نامه دهخدا

بازی

بازی
هر کاری که مایه سرگرمی باشد، رفتار کودکانه و غیر جدی برای سرگرمی، کار تفریحی، لهو لهب
فرهنگ لغت هوشیار

باقل

باقل
گول، تره فروش، زمین سبز، دانه خور پرنده نشمه دار چوغان از گیاهان
باقل
فرهنگ لغت هوشیار