ساز زدن ساز زدن ساز بستن ساز دادن ساز نواختن، یا ساز زدن به کام کسی به کام و مراد او بودن فرهنگ لغت هوشیار
کاز زدن کاز زدن سیلی زدن، ضربه ای با کف دست و انگشتان به صورت کسی زدن، چَک زَدَن، توگوشی زَدَن، کِشیده زَدَن، لَت زَدَن، تَپانچِه زَدَن، سَرچَنگ زَدَن، صَفعِه زَدَن، صَفع فرهنگ فارسی عمید