معنی باریدن - فرهنگ فارسی معین
معنی باریدن
- باریدن((دَ))
- فرود آمدن باران، برف، تگرگ و مانند آن
تصویر باریدن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با باریدن
باریدن
- باریدن
- ر (بارید بارد خواهد بارید ببار بارنده باران باریده بارش باراندن بارانیدن) فرود آمدن باران برف تگرگ و مانند آن
فرهنگ لغت هوشیار
باریدن
- باریدن
- فرود آمدن قطره های آب، دانه های برف یا تگرگ از آسمان، فروریختن چیزی مانند باران
فرهنگ فارسی عمید