جدول جو
جدول جو

معنی بارکد

بارکد((کُ))
مجموعه ای از اعداد و خطوط با پهناهای مختلف که روی محصولی ثبت شود، این مجموعه نشان دهنده اطلاعاتی درباره موجودی کالا در انبار و نوع کالا و اطلاعات دیگر است، رمزینه (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با بارکد

باربد

باربد
پرده دار، نام موسیقیدان و نوازنده نامدار دربار خسروپرویز پادشاه ساسانی
باربد
فرهنگ نامهای ایرانی

باراد

باراد
نام کسی که در زمان شاپور یکم پادشاه ساسانی زندگی کرده و نام او در کتیبه کعبه زرتشت امده است
باراد
فرهنگ نامهای ایرانی

بارود

بارود
آنندراج و عمید آن را پارسی دانسته اند معین آنرا ترکی عربی دانسته یمسو گندک باروت
فرهنگ لغت هوشیار

بارزد

بارزد
پارسی تازی شده - بریزه برای جوش دادن مس و برنج و دیگرها به کار برند این واژه چنان که در فرهنگ فارسی محمد معین آمده پارسی است و گیاهی است برابر بااشنان یا به گفته آنندراج از ازدو (صمغ) هاست
فرهنگ لغت هوشیار

بارکش

بارکش
کشندۀ بار، باربردار، باربر، باری، ویژگی چهارپایی که توانایی حمل بار سنگین را دارد، قوی مثلاً اسب بارکش، کنایه از دارای صبر و تحمل در برابر مشکلات و مصائب، صبور، کنایه از غم زده، غم خوار، غصه دار، برای مِثال دل پادشاهان شود بارکش / چو بینند در گِل خر خارکش (سعدی۱ - ۵۹)
بارکش
فرهنگ فارسی عمید