جدول جو
جدول جو

معنی بار کشیدن

بار کشیدن((کِ دَ))
ناز خریدن، ناز کشیدن
تصویری از بار کشیدن
تصویر بار کشیدن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با بار کشیدن

بار کشیدن

بار کشیدن
گر بیند که بر پشت بار سبک داشت، دلیل که به قدر و جنس آن بار وی را منفعت رسد. اگر بیند که بر پشت بار گران داشت، دلیل که گناه و معاصی بسیار کند. محمد بن سیرین
اگر بیند که بار بسیار داشت و دانست که از ملک او است. دلیل به قدر جنس بار وی را خیر و منفعت رسد یا مضرت و بدی. اگر بیند که آن بار ملک آن نبود خیر و شر او به خداوند خواب بازگردد.
فرهنگ جامع تعبیر خواب

بسر کشیدن

بسر کشیدن
بیکدفعه بلاجرعه کشیدنیکباره نوشیدن، برروی سر کشیدن عبا و جامه برسر کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار

جار کشیدن

جار کشیدن
مطلبی را با آواز بلند اطلاع دادن، کنایه از فاش کردن، جار زدن
جار کشیدن
فرهنگ فارسی عمید

بال کشیدن

بال کشیدن
کشیدن بال. ممتد ساختن بال. گشودن و گستردن بال.
لغت نامه دهخدا

بسر کشیدن

بسر کشیدن
بر سر کشیدن یکدفعه. لاجرعه کشیدن. (غیاث) (آنندراج). یکباره نوشیدن:
جام داغی از جنون، عالی به سر خواهم کشید
در خمارم ساغر سرشار میباید مرا.
عالی (از آنندراج).
لغت نامه دهخدا

باد کشیدن

باد کشیدن
تیز شدن روغن و پنیر و جز آن بعلت مجاورت هوا. فاسد شدن. رجوع به باد و بادغد شدن شود.
لغت نامه دهخدا