معنی بار تصویر بار بار اجازه، رخصت، اجازه حضور نزد شاه یا امیر، دفعه، مرتبهاجازه، رخصت، اجازه حضور نزد شاه یا امیر، دفعه، مرتبه فرهنگ فارسی معین