جدول جو
جدول جو

معنی بادشکن

بادشکن((ش ِ کَ))
دارویی که نفخ شکم بنشاند
تصویری از بادشکن
تصویر بادشکن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با بادشکن

بادشکن

بادشکن
دارو که نفخ معده بنشاند، که آروغ آرد و باد معده بیرون کند. بادکش. محلل ریاح. کاسرالریاح. طاردالریاح. تمام دانه های چتریان بواسطۀ اسانس های خود بعنوان بادشکن بکار میروند. (گیاه شناسی گل گلاب ص 234) : زیرۀ سبز بادشکن است.
لغت نامه دهخدا

باد شکن

باد شکن
دارویی که نفخ شکم بنشاند مانند بادیان و زیره سبز داروی ضد نفخ طارد ریاح بادکن
فرهنگ لغت هوشیار

بارشکن

بارشکن
محل داد و ستد و بازارگانی: استرآباد، شهر بارشکن آبادی است. (تحفۀ اهل خراسان)
لغت نامه دهخدا

بادکن

بادکن
گسیختگی و پارگی و دریدگی. (ناظم الاطباء) ، قسمی یراق کم عرض به پهنای دو قیطان که بحاشیۀ جامۀ زنان دوختندی زینت را
لغت نامه دهخدا