جدول جو
جدول جو

معنی بادسار

بادسار
متکبر، بانخوت، گردنکش، سبکسر، بی وقار
تصویری از بادسار
تصویر بادسار
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با بادسار

بادسار

بادسار
سبک سر، سبک مغز، مغرور، متکبر، برای مِثال باده ای کز وی جدا گردد بخیل از رادمرد / باده ای کز وی شود پیدا حکیم از بادسار (سوزنی - ۱۸۱)، سبک، بی وقار
بادسار
فرهنگ فارسی عمید

بادسار

بادسار
سبک سیر و رونده باشد، (برهان)، سبک سیر و تندرو، (ناظم الاطباء)، بادگیر، (برهان)، بادگیر باشد، شاعر گوید:
از آتش حرص و حسد ای خاک ساز آبکش
بر باد دادی خویش را پیوسته همچون بادغر،
؟ (از سروری)،
، خانه بادگیردار، (ناظم الاطباء)، رجوع به بادگیر شود
لغت نامه دهخدا

بادستر

بادستر
سَگِ آبی، حیوانی پستاندار از راستۀ جوندگان با سر گِرد، گوشهای کوچک، پاهای پرده دار، دم پَهن پوست لطیف و موهای خرمایی که در آب به خوبی شنا می کند و در کنار رودخانه ها به طور دسته جمعی خانه های محکم دو طبقه برای خود می سازند، در زیر شکمش غده ای معروف به جندِ بیدستر یا خایۀ سگ آبی قرار دارد که در طب قدیم به کار می رفت، سَگ لاب، بیدَستَر، قُندُس، ویدَستَر، سَقلاب، سَمورِ آبی، بیدَست، هَزَد
بادستر
فرهنگ فارسی عمید