معنی بادبره
- بادبره((بَ رِ))
- روز بیست و دوم بهمن ماه
واژههای مرتبط با بادبره
بادبره
- بادبره
- روز بیست و دوم بهمن ماه. توضیح گویند هفت سال در ایران باد نیامد در این روز شبانی پیش کسری آمده گفت دوش آن مقدار باد آمده که موی بر پشت گوسفندان بجنبید پس در آن روز نشاطی کردند و خوشحالی نمودند و باین نام شهرت یافت. پارچه ای گرد و کوچک از چوب که هنگام رشتن و چرخانیدن دوک آن را بروی دوک نصب کنند، چرخ
بادبره
- بادبره
- پارچه ای گرد و کوچک از چوب که هنگام رشتن و چرخاندن دوک آن را به روی دوک نصب کنند، چرخ
بادبره
- بادبره
- پارچۀ گرد وکوچک از چوب که هنگام رشتن و چرخانیدن دوک آنرا بروی دوک نصب کنند.
بادبره
- بادبره
- نام روز بیست ودویم بهمن ماه باشد. گویند هفت سال درایران باد نیامد. درین روز شبانی پیش کسری آمده گفت دوش آن مقدار باد آمده که موی بر پشت گوسفندان بجنبید، پس در آن روز نشاطی کردند و خوشحالی نمودند و باین نام شهرت یافت. (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا)
بادبری
- بادبری
- باد صبا، باد برین
بادبرک
- بادبرک
- کاغذ باد
دادبره
- دادبره
- کسی که حکم بسود او داده شده
بادبرک
- بادبرک
- بادبادک، نوعی وسیلۀ بازی از جنس کاغذ، پلاستیک و چوب که آن را به کمک نخ به هوا می فرستند، کاغذباد
بادفره
- بادفره
- بازخواست، کیفر، مکافات، مجازات، سزای بدی، باداَفراه، بادَفَراه، پاداَفراه
