جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با بادآس

بادآس

بادآس
آس بمعنی آسیا که با باد گردد، آسیای بادی، مرکب از دو کلمه آس و باد، رجوع به این دو کلمه شود
لغت نامه دهخدا

بادغس

بادغس
بادگیر و گذرگاه باد را گویند. (برهان). بادگیر بود. (اوبهی) (آنندراج) (انجمن آرا). رجوع به لغات بادرس، بادغد، بادغر، بادغرا، بادغرد، بادغن، بادغند، بادگیر در جای خود شود
لغت نامه دهخدا

بادرس

بادرس
خانه ای را گویند که از چهار طرف آن باد آید. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). جائیست که از هر طرف باد به آنجا رسد. (فرهنگ سروری). جای بادگذر. (شرفنامۀ منیری).
لغت نامه دهخدا

بادیس

بادیس
ابومنادبن منصور بن بلکین بن زیری بن مناد حمیری صنهاجی (374- 406 هجری قمری)، یکی از امرای آل زیری است که در افریقیه یعنی تونس و جزائر و در قسمتی ازطرابلس غرب، تحت تابعیت ملوک فاطمی فرمان فرمائی میکردند، در سال 286 هجری قمری بادیس پس از درگذشت پدر بمقام اقتدار نشست و در زمان حاکم بامراﷲ فاطمی 20 سال فرمانفرمائی نمود، با عم خود و با قوم زناته محاربات چندی کرد، در این وقت طرابلس غرب از اطاعت وی سر باززده بود از اینرو برای سرکوبی آنان روان شد و در همین اوقات وفات یافت و پسرش معز جانشین وی گردید، (قاموس الاعلام ترکی ج 2)، رجوع به الاعلام زرکلی ج 1 ص 137و ترجمه مقدمۀ ابن خلدون چ بنگاه ترجمه و نشر کتاب 1336 هجری شمسی ص 583 و معجم الانساب ج 4 ص 464 شود
لغت نامه دهخدا

بادیس

بادیس
نام شهری از اقلیم سوم در افریقیه، رجوع به بادس و الحلل السندسیه ج 1 صص 63 - 69 و مقدمۀ ابن خلدون ص 113، 124 و 316 شود، قسمی از بید، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

بادس

بادس
نام دو موضع است در مغرب یکی بادس زاب و دیگری بادس فاس بکنار دریا نزدیک فاس است. (از معجم البلدان). رجوع به الحلل السندسیه جزء 1 ص 63 و 68 و قاموس الاعلام ترکی و مراصد الاطلاع شود، خانه تابستانی. (برهان) (شعوری ج 1 ورق 155 ص ب) (ناظم الاطباء) ، خانه ای که در اطراف آن بادگیر ساخته باشند. (برهان). خانه بادگیردار. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

بادس

بادس
ابن حیوس. فرزند حیوس صنهاجی، از امرای اندلس بود که بناهای شهر اغرناطه در زمان او آباد و تکمیل شد و این شهر در روزگار انقلاب اندلس ضد اعراب احداث شد. (از الحلل السندسیه ج 1 ص 129)
لغت نامه دهخدا