جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با بادانگیز

بادانگیز

بادانگیز
انگیزانندۀ باد، آنچه سبب وزش باد می شود، بادآور، هر چیز که در معده تولید نفخ می کند، بادکرده، پرباد، گُلی که به عقیدۀ بعضی هرگاه آن را به دست بمالند و در هوا بپاشند سبب وزش باد می شود، زعفران
بادانگیز
فرهنگ فارسی عمید

بادانگیز

بادانگیز
نام گلی است که هرگاه مزارعان خواهند که غله را از کاه جداکنند و باد نباشد آن گل را بدست مالند و برگ آنرا بر هوا پاشند باد بهم رسد. (برهان). رجوع به آنندراج و انجمن آرا و شعوری و جهانگیری و فرهنگ نظام و ناظم الاطباء شود.
لغت نامه دهخدا

بارانگیز

بارانگیز
آلتی که بوسیلۀ آن بار و عدلها را از جایی بجایی منتقل کنند. جرثقیل. رجوع به جرثقیل شود
لغت نامه دهخدا

بلا انگیز

بلا انگیز
آشوبنده گزند رسان برانگیزاننده فتنه، گزند آور، بدبخت. گزند آور، بدبخت
فرهنگ لغت هوشیار

بار انگیز

بار انگیز
اهرم، آلتی که بوسیله آن بار و عدلها را از جائی بجائی منتقل کنند
بار انگیز
فرهنگ لغت هوشیار

بادانجیر

بادانجیر
نوعی انجیر که میوه اش نفخ آور و بی مزه است، انجیر بادی
بادانجیر
فرهنگ فارسی عمید

باه انگیز

باه انگیز
انگیزندۀ باه. محرک باه. مبهی. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا