جدول جو
جدول جو

معنی باج بگیر

باج بگیر((بِ))
باج گیر، کسی که به سبب زور و نفوذ خود از دکان دارها و غیره وجوهی اخذ کند
تصویری از باج بگیر
تصویر باج بگیر
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با باج بگیر

باج بگیر

باج بگیر
گیرنده باج باج ستان، کسی که بسبب زور و نفوذ خود از دکانداران و غیره وجوهی اخذ کند
فرهنگ لغت هوشیار

باج بگیر

باج بگیر
باج گیرنده، باج ستان، کسی که به زور و قلدری از دیگران باج می گیرد
باج بگیر
فرهنگ فارسی عمید

باج بگیر

باج بگیر
اخاذ، باج ستان، باج گیر، رشوه خوار، رشوه ستان، رشوه گیر، مرتشی
متضاد: باج ده، راشی
فرهنگ واژه مترادف متضاد

بار گیر

بار گیر
حیوانی که بار را حمل کند باربر، ارابه کشتی و اتومبیل باری، هودج کجاوه عماری، ماده هر حیوان
فرهنگ لغت هوشیار

باجگیر

باجگیر
گیرندۀ باج و خراج، باژبان، عشار، زباب، مکّاس، گمرکچی، ساعی، باجدار، (آنندراج)، رجوع به قاموس کتاب مقدس ذیل باجگیر شود
لغت نامه دهخدا