معنی باب باب درخور، شایسته، لایق، مرسوم، معمول، طبع مطابق طبع، دندان هر چیز موافق با ذوق، غذای مطابق سلیقه درخور، شایسته، لایق، مرسوم، معمول، طبع مطابق طبع، دندان هر چیز موافق با ذوق، غذای مطابق سلیقه تصویر باب فرهنگ فارسی معین