جدول جو
جدول جو

معنی باآبرو

باآبرو
صاحب آبرو، آبرودار، باارزش، بااعتبار
تصویری از باآبرو
تصویر باآبرو
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با باآبرو

بالارو

بالارو
بالا رونده صاعد، دستگاهی که برای بالا رفتن باشکوبهای ساختمان بکار رود آسانسور
فرهنگ لغت هوشیار

بی آبرو

بی آبرو
بی اعتبار و بیشرف و رسوا و خوار و ذلیل و بی حرمت و بی عزت
بی آبرو
فرهنگ لغت هوشیار

بادبره

بادبره
روز بیست و دوم بهمن ماه. توضیح گویند هفت سال در ایران باد نیامد در این روز شبانی پیش کسری آمده گفت دوش آن مقدار باد آمده که موی بر پشت گوسفندان بجنبید پس در آن روز نشاطی کردند و خوشحالی نمودند و باین نام شهرت یافت. پارچه ای گرد و کوچک از چوب که هنگام رشتن و چرخانیدن دوک آن را بروی دوک نصب کنند، چرخ
فرهنگ لغت هوشیار

بادبروت

بادبروت
عجب و تکبر و غرور مردان (چنانکه (باد گیسو) نخوت و غرور زنانست) لاف زدن
فرهنگ لغت هوشیار